Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7176 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reactions from abroad
U
واکنش مردم در کشورهای خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overseas income
U
درامد از کشور یا کشورهای خارجی
civil military relations
U
روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
advanced countries
U
کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
developed countries
U
کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
shortening reaction
U
واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
positive externalities
U
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
developing countries
U
کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
democracies
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracy
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
plebiscite
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscites
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
popular
U
مردم پسند و مناسب حال مردم
exterior angle
U
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary
U
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity
U
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
to never let yourself get to thinking like them
<idiom>
U
نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند
[اصطلاح روزمره]
foreign exchange
U
پول خارجی ارز خارجی
outwork
U
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
home rule
U
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
populations
U
تعداد مردم مردم
population
U
تعداد مردم مردم
wilson
U
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
U
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
free world
U
کشورهای غیرکمونیست
uncomitted countries
U
کشورهای غیرمتعهد
less developed contries
U
کشورهای کم رشد
industrial nations
U
کشورهای صنعتی
poor countries
U
کشورهای فقیر
overseas
U
کشورهای بیگانه
developed market economy countries
U
کشورهای مرفه
allied
U
کشورهای هم پیمان
exchanged stabilization fund
U
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
allied headquarters
U
قرارگاه کشورهای هم پیمان
federalization
U
تشکیل کشورهای متحد
backward countries
U
کشورهای عقب مانده
developing countries
U
کشورهای در حال توسعه
development countries
U
کشورهای قابل توسعه
capitalist countries
U
کشورهای سرمایه داری
underdeveloped countries
U
کشورهای توسعه نیافته
retarded countries
U
کشورهای عقب مانده
the united states of america
U
ایالات یا کشورهای متحدامریکا
The English speaking-countries.
U
کشورهای انگلیسی زبان
Underdeveloped ( backward) countries .
U
کشورهای عقب افتاده
internationals
U
مربوط به کشورهای مختلف
international
U
مربوط به کشورهای مختلف
third world countries
U
کشورهای جهان سوم
organization of petroleum exporting cont
U
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
federates
U
تشکیل کشورهای متحد دادن
commonwealth games
U
جام کشورهای مشترک المنافع
pan americanism
U
طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
federative
U
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
orient
U
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
federated
U
تشکیل کشورهای متحد دادن
federating
U
تشکیل کشورهای متحد دادن
OPEC
U
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
federate
U
تشکیل کشورهای متحد دادن
commonwealth
U
کشورهای مشترک المنافع جمهور
orienting
U
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
commonwealths
U
کشورهای مشترک المنافع جمهور
less developed countries
U
کشورهای کمتر توسعه یافته
orients
U
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
third world economies
U
اقتصاد کشورهای جهان سوم
OAS
U
مخفف سازمان کشورهای امریکایی
least developed countries
U
پائین ترین کشورهای در حال توسعه
oil rich countries
U
کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
country file
U
را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
trade follows the flag
U
تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
unicef (= united nations international
U
یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
developed market economy countries
U
کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
isolationist
U
طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
e r p
U
جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
seato forces
U
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
pax britannica
U
اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
Comparison with other countries is extremely interesting.
U
مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
the big four
U
درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
satellite
U
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
first world
U
کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
satellites
U
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
dumping
U
فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
christian era
U
مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
enclave
U
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclaves
U
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
rio treaty
U
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
nordic council
U
فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
U
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
reaction
U
واکنش
rebounding
U
واکنش
rebound
U
واکنش
responses
U
واکنش
response
U
واکنش
rebounds
U
واکنش
rebounded
U
واکنش
reactions
U
واکنش
consecutive reaction
U
واکنش پی در پی
reactional
U
واکنش
reactance
U
واکنش
reflexes
U
واکنش
reflex
U
واکنش
overall reaction
U
واکنش کل
recoil
U
واکنش داشتن بر
recoiled
U
واکنش داشتن بر
reaction threshold
U
استانه واکنش
reaction time
U
زمان واکنش
reaction graph
U
گراف واکنش
side effect
U
واکنش ثانوی
reactivity
U
واکنش پذیری
reboant
U
دارای واکنش
recoiling
U
واکنش داشتن بر
recoils
U
واکنش داشتن بر
reaction key
کلید واکنش
avoidance reaction
U
واکنش اجتنابی
armature reaction
U
واکنش ارمیچر
antarafacial reaction
U
واکنش دوزخی
reaction potential
U
پتانسیل واکنش
aldol reaction
U
واکنش الدولی
aldol condensation
U
واکنش الدولی
alarm reaction
U
واکنش هشدار
reaction products
U
فراوردههای واکنش
reaction progress
U
پیشرفت واکنش
addition reaction
U
واکنش افزایشی
acid reaction
U
واکنش اسیدی
reactors
U
عامل واکنش
reactor
U
عامل واکنش
reformatsky reaction
U
واکنش رفرماتسکی
chain reactions
U
واکنش زنجیری
reacting
U
واکنش کردن
reacted
U
واکنش کردن
transient response
U
واکنش گذرا
react
U
واکنش کردن
unimolecular reaction
U
واکنش تک مولکولی
witting reaction
U
واکنش ویتیگ
double-take
U
واکنش دوگانه
double-takes
U
واکنش دوگانه
conditioned response
U
واکنش شرطی
substitution reaction
U
واکنش استخلافی
reacts
U
واکنش کردن
chain reaction
U
واکنش زنجیری
chain reaction
U
واکنش زنجیرهای
response time
U
زمان واکنش
retroact
U
واکنش داشتن
side reaction
U
واکنش جانبی
side-effects
U
واکنش ثانوی
side-effect
U
واکنش ثانوی
spectral response
U
واکنش طیفی
suprafacial reaction
U
واکنش تک رخی
chain reactions
U
واکنش زنجیرهای
third order reaction
U
واکنش مرتبه سه
transfer reaction
U
واکنش انتقالی
bimolecular reaction
U
واکنش دو مولکولی
forward reaction
U
واکنش رفت
elimination reaction
U
واکنش حذفی
elementary reaction
U
جزء واکنش
electrocyclic reaction
U
واکنش الکتروسیکلی
displacement reaction
U
واکنش جانشینی
heterogeneous reaction
U
واکنش ناهمگن
hikite
U
دست واکنش
homogeneous reaction
U
واکنش همگن
insertion reaction
U
واکنش جایگیری
instantaneous reaction
U
واکنش انی
instantaneous reaction
U
واکنش فوری
intermediate reaction
U
واکنش واسطه
emergency reaction
U
واکنش اضطرار
endothermic reaction
U
واکنش گرماگیر
frequency response
U
واکنش بسامدی
first order reaction
U
واکنش مرتبه یک
fugue reaction
U
واکنش گریز
grief reaction
U
واکنش سوگ
favorskii reaction
U
واکنش فاروسکی
false reaction
U
واکنش کاذب
growth reaction
U
واکنش رشد
half reaction
U
نیم واکنش
haloform reaction
U
واکنش هالوفرم
exothermic reaction
U
واکنش گرماده
exchanger reaction
U
واکنش تبادلی
heat of reaction
U
گرمای واکنش
nuclear reaction
U
واکنش هستهای
irreflexive
U
بدون واکنش
concentred reaction
U
واکنش همزمان
reactant
U
واکنش دهنده
reaction chamber
U
اطاق واکنش
reaction coordinates
U
مختصات واکنش
circular reaction
U
واکنش چرخشی
reaction curve
U
منحنی واکنش
chemical reaction
U
واکنش شیمیایی
reaction equation
U
معادله واکنش
cannizzaro reaction
U
واکنش کانیزارو
reaction formation
U
واکنش وارونه
bandeung ryouic
U
نیرو- واکنش
condensation reaction
U
واکنش تراکمی
mass reaction
U
واکنش کلی
net reaction
U
واکنش نتیجه
overreaction
U
واکنش افراطی
photoperiodism
U
واکنش نوری
quenching reaction
U
واکنش فرونشانی
rate of reaction
U
سرعت واکنش
reactance
U
واکنش برق
delayed reaction
U
واکنش درنگیده
deferred reaction
U
واکنش معوق
reactant
U
واکنش کننده
Recent search history
Forum search
1
A hero can affect on the people.
1
popsicle
1
He has been publicly disgraced for offenses of which he was not guilty.
1
some respect for people is not bad
1
بیدار شید مردم دنیا
2
immunogenicity
1
offshoring
1
دیگه مثل قبلا به مردم کمک نمیکنید. با خود شما سایت پردیک هستم. نمی خوام برام ترجمه کنید
2
ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
1
incubation
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com